سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه، حکمت را ثمر می دهد . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 89 مهر 19 , ساعت 11:16 صبح
به گزارش خبرگزاری فارس، قاضی تحقیق دادگاه عالی لبنان، سمیح الحاج، در قضیه ربودن امام موسی صدر و دو همراهش، شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین قرار اتهامی صادر کرد که براساس آن، اتهامات را متوجه معمر القذافی، و هفده تن از مسئولین لیبی به جرم تحریک و تشویق و مشارکت در ربودن امام و دو همراهش کرده است.
متن کامل قرار صادره به شرح زیر است. این قرار در تاریخ 2008.8.21 صادر شده و متن آن اکنون منتشر می‌شود:

قرار شماره 2008/1 دادگاه عالی
اینجانب سمیح الحاج، قاضی تحقیق دادگاه؛
پس از بررسی‌های صورت گرفته:
- بنا بر حکم شماره 3794 مورخ 1981،2،4 دایر بر احاله قضیه "اقدام علیه امنیت ملی" که در نتیجه ربودن امام موسی صدر و دو همراهش، شیخ محمد یعقوب و روزنامه نگار، عباس بدرالدین در دادگاه عالی صادر شده؛
- و بنا بر دستور وزیر محترم دادگستری به شماره 72 مورخ 1986،2،6 مبنی بر تعیین قاضی طربیه رحمه به عنوان قاضی تحقیق در این قضیه؛

 و بنا بر قرار صادره از قاضی تحقیق، طربیه رحمه، به تاریخ 1986،11،18 که بر اساس بررسی دادستان کل در تاریخ 1986،11،6دستگاه قضایی لبنان را در این قضیه صالح دانسته و صدور دستور مفتوح ماندن پرونده برای شناسایی عاملین، محرکین و شرکای جرم در جنایت موضوع دعوی؛
- و بنابر درخواست دادستان کل از قاضی تحقیق در تاریخ 2004،8،2 مبنی بر لغو دستور بایگانی صادره در تاریخ 1986،11،18 و صدور دستور تحقیق مجدد که در تاریخ 2006،9،14 مجدداً از سوی دادستان کل بر آن تاکید شد؛
- و بنا بر درخواست استعفای صادره از قاضی تحقیق، طربیه رحمه، به تاریخ 2004،8،3؛
- و بنا بر دستور وزیر محترم دادگستری به شماره 812 به تاریخ 2004،8،31 مبنی بر تعیین قاضی سهیل عبدالصمد به عنوان قاضی تحقیق در این قضیه به جای قاضی طربیه رحمه؛
- و بنابر درخواست استعفای قاضی سهیل عبدالصمد به تاریخ 2006،4،3؛
- و بنابر دستور وزیر محترم دادگستری به شماره 625 به تاریخ 3/7/2006 مبنی بر تعیین اینجانب (سمیح الحاج) به عنوان قاضی تحقیق در این قضیه؛
- و بنا بر گزارش سفر هیأت امنیتی لبنان به رم در تاریخ 31/10/1978؛
- و بنابر گزارش سفر هیأتی از سوی حکومت لبنان به ایتالیا در تاریخ 2006،8،24 برای پیگیری قضیه ربودن امام صدر و دو همراهش؛
- و بنابر گزارش کمیته کارشناسان که از سوی اینجانب تشکیل شد و آقایان میشل جدعون، محمد علی مراد و محمود الفقیه اعضای آن بودند؛
- و بنابر قرار صادره از سوی اینجانب به تاریخ 2007،8،28؛
- و بنابر دادخواست شماره 1 به تاریخ 1981،2،21 و بنابر توضیح صادره از دادستانی کل به تاریخ 1986،10،21 و بنابر ادعانامه دادستانی کل به تاریخ 2007،8،2 و همچنین بنابر همه اوراق و تحقیقات؛

روشن شد که اتهام متوجه مدعی علیهم زیر است:
1- سرهنگ معمر بن محمد ابومنیار القذافی، نام مادر: عایشه، متولد شهر سرت در تاریخ 1943، تابعیت لیبی، در تاریخ 2008،4،23،حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
2- المرغنی مسعود التومی، راننده اداره تشریفات وزارت امور خارجه، نام مادر: فایزه، متولد شهر جنزور در تاریخ 1948، تابعیت لیبی، در تاریخ 2007،8،2 حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
3- احمد محمد الحطاب، کارمند دبیرخانه کنگره خلق در طرابلس، نام مادر: فاطمه، متولد 1946، تابعیت لیبی در تاریخ 2007،8،2 حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
4- الهادی ابراهیم مصطفی السعداوی، مشاور مدیر آلیتالیا در فرودگاه طرابلس و مسئول مراقبت پرواز هواپیما، نام مادر: عایشه متولد 1946، تابعیت لیبی در تاریخ 2007،8،2، حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
5- عبدالرحمن محمد غویله، ستوان یکم اداره کل اتباع خارجی و پلیس گذرنامه، مأمور در بخش خروجی فرودگاه، نام مادر: لطیفه، متولد 1950، تابعیت لیبی در تاریخ 2007،8،2، حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
6- محمد خلیفه سحیون، مدیر اداره نیروی انسانی در شرکت اکسید ناتال طرابلس، نام مادر: عنایه، متولد 1931 شهر عزیزیه، تابعیت لیبی در تاریخ 2007،8،2، حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
7- عیسی مسعود عبدالله المنصوری، کارمند مؤسسه توسعه برق که هم اکنون افسر وظیفه است، نام مادر: حوریه، متولد 1949، تابعیت لیبی در تاریخ 2007،8،2 حکم جلب وی صادر شده و همچنان متواری است.
8- محمود محمد بن کوره، کاردار سفارت لیبی در لبنان در سال 1978، تابعیت لیبی فاقد سایر اطلاعات.
9- احمد الاطرش، نماینده وزارت خارجه لیبی در سال 1978، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
10- عبدالسلام جلود، نخست وزیر لیبی در سال 1978، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
11- عیسی البعباع، نماینده وزارت خارجه لیبی در سال 1978، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
12- عاشور الفرطاس، رئیس اداره سیاسی وزارت خارجه لیبی، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
13- علی عبدالسلام التریکی، مشاور القذافی، وزارت خارجه لیبی، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
14- احمد شحاته، رئیس دفتر روابط خارجی در دبیرخانه کنگره خلق در سال 1978، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
15- احمد مسعود صالح ترهون، کارشناس اداره مهاجرت و گذرنامه در فرودگاه طرابلس از 2 فوریه 1978 تا 1979،3،24 در اداره کل، متولد 1946، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
16- ابراهیم خلیفه عمر، ستوان یکم در بخش امنیت فرودگاه، متولد 1933 تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
17- محمد علی الرحیبی، سرگرد در پلیس آگاهی لیبی، تابعیت لیبی، فاقد سایر اطلاعات.
18- محمد ولد دادا، سفیر موریتانی در لیبی در سال 1978، تابعیت موریتانی، فاقد سایر اطلاعات.
19- هر شخص دیگری که در تحقیقات متهم شناخته شود.

افراد نامبرده بالا در خارج از خاکهای لبنان و در تاریخی که شامل مرور زمان نشده است، اقدام به ربودن و سلب آزادی امام موسی صدر و دو همراهش شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین، روزنامه نگار، کرده‌اند. که در نتیجه آن اقدام لبنان در معرض فتنه و آشوبهای مذهبی و نزاع میان طوایف قرار گرفت.
جرائمی که از آنها نام برده شد در آیین نامه شماره 27 مصوب تاریخ 5/3/1959 و مواد 569، 450، 459/ 454، 392، 408، 213، 217، 218، 219، 308، 307 قانون مجازات لبنان برای آنها مجازات تعیین شده است.
در نتیجه تحقیقات روشن شد که:

اولاً- درباره وقایع و اتفاقات:
امام موسی صدر شخصیت بارز و معروفی در سطح جهان عرب و اسلام است. خاصه که او عالم دینی برجسته و روشنی است که مجلس اعلای شیعیان را تأسیس و رهبری کرد و مقاومت لبنانی را ضد دشمن اسرائیلی بنیان نهاد. هر کس او را می‌شناخت به سبب ویژگی‌های شخصی‌اش به او احترام می‌گذاشت. در مساجد و کلیساها و انجمنها حاضر می‌شد و سخنرانی می‌کرد. منادی عدالت در مسایل ملی لبنان و نیز برای انسان بود؛ انسان در هر کجا که باشد.
از جنبه توانایی‌ها، امام موسی صدر فارغ التحصیل رشته حقوق است؛ وی لحظه‌ای برای مطالبات شخصی خود تلاش نکرد. ایشان با دو همراهش دچار بدترین سرنوشتی شدند که برای انسان امکان دارد؛ ربوده شدن اجباری، با گذشت بیش از سی سال بدون هیچ اطلاعی از ایشان یا کشف سرنوشت شان. اتفاقی که برای خانواده و دوستداران آنها رنجی دردناک است که تا به امروز استمرار دارد.
از آغاز بحران لبنان در سال 1975 امام موسی صدر دغدغه وحدت و یکپارچگی لبنان را داشت؛ یکپارچگی سرزمین و ملت و نهادها را. ایشان از هر راهی برای اقناع طرفهای درگیر از کشتار و ویرانی بیشتر کشور خود فروگذار نکرد. حتی گفت: "اگر از من خواسته شود خویش را قربانی کنم تا لبنان باقی بماند، لحظه‌ای درنگ نخواهم کرد." هنگامی که تلاشهای ایشان به نتیجه نرسید، به سفر رفت و با هر کس که در او توانی برای کمک به پایان دادن وضع ناگواری که کشور به آن دچار شده بود می‌دید، گفتگو کرد.نتیجه آن گفتگوها برپایی اجلاس سران در ریاض و قاهره بود.
امام صدر احساس می‌کرد توطئه‌ای برای تجزیه لبنان و ایجاد دولتی اسلامی وجود دارد؛ سرهنگ معمر القذافی از طرفداران و حامیان این تفکر بود. در حالی که موضع امام روشن و قاطع مخالف تفکر ایجاد این دولت بود. امام صدر اصرار داشت که لبنان میهن نهایی همه شهروندان مسیحی است، همانطور که میهن مسلمانان است. این اختلاف عقیده به تیرگی روابط میان امام و رژیم لیبی انجامید که به هنگام دیدار امام با معمر القذافی در سال 1975 به هنگام بازدید از لیبی به وضوح آشکار شد.
امام موسی صدر به هنگام دیدار از الجزایر و دیدار با رئیس جمهور آن کشور، هواری بومدین با درخواست وی برای سفر به لیبی و دیدار با سرهنگ القذافی مواجه شد. بنابراین امام به رغم میل خود و به درخواست رئیس بومدین که از یکی از معاونانش خواست فوراً مقدمات سفر امام را به لیبی مهیا کند، به آن کشور سفر کرد؛ حتی رئیس بومدین در نوشته‌های خود گفته است که اخلاقاً مسؤول قضیه ربودن امام و دو همراهش است.
پس از بازگشت امام از الجزایر در تاریخ 1978،7،28 ، کاردار لیبی در لبنان، مدعی علیه، محمود بن‌کوره دعوت رسمی را برای دیدار از لیبی به امام موسی صدر تقدیم کرد. خرج سفر نیز بر عهده سفارت لیبی بود (نامه سفارت لیبی به تاریخ 1978،8،24 در شرکت هوایی الشرق‌الاوسط موجود است.)
در تاریخ 1978،8،20 امام به کاردار لیبی اعلام کرد که مایل است سفر در تاریخ 1978،8،25 صورت پذیرد و اعلام کرد ناگزیر است لیبی را پیش از 1978،9،1 ترک کند، چرا که همسرش بیمار و در فرانسه تحت درمان است. نیز باید برای پیگیری کارهای مهم به لبنان بازگردد. همچنین اسامی اعضای هیأت همراه اعلام شد.
در تاریخ 1978،8،25 امام و دو همراهش با پرواز شرکت هواپیمایی الشرق الاوسط به لیبی رفتند. در شمار بدرقه کنندگان در فرودگاه بیروت، مدعی علیه، کاردار لیبی در لبنان، محمد بن کوره، حضور داشت و در فرودگاه طرابلس نیز از سوی مدعی علیه، احمد شحاته، رئیس دفتر روابط خارجی کنگره خلق، مورد استقبال قرار گرفتند. امام و دو همراهش در هتل الشاطیء طرابلس به عنوان میهمانان رسمی حکومت لیبی اقامت گزیدند.
هدف از دیدار امام صدر و دو همراهش از لیبی که با آغاز آماده سازی برای جشنهای انقلاب لیبی، در ابتدای ماه سپتامبر، مصادف شده بود، صرفاً دیدار با سرهنگ القذافی و مسؤولان لیبی و گفت‌وگو درباره مسائل لبنان بوده است. پس از آن امام قصد داشت به فرانسه سفر کند تا از سلامتی همسرش که تحت معالجه بود، اطمینان یابد. این مسئله همچنین از متن نامه‌ای که امام در بعدازظهر 1978،8،30توسط آقای نزار علی برای خانواده‌ خود فرستاد، مشخص می‌شود. در آن نامه آمده است که امام روز شنبه یا یکشنبه یعنی دوم یا سوم سپتامبر به پاریس می‌رسد. ضمناً می دانیم که امام ویزای مکرر فرانسه را از سفارت فرانسه در بیروت در تاریخ 25 ژوئیه 1978 گرفته بود که تا ماه دسامبر همان سال اعتبار داشته است. همچنین شیخ محمد یعقوب نیز که قصد داشت به همراه امام به فرانسه برود، ویزای فرانسه را از سفارت آن کشور در بیروت گرفته بود. اما عباس بدرالدین، روزنامه نگار، چنین ویزایی نداشت.
زمانی که امام و همراهانش در هتل الشاطیء اقامت داشتند، اتفاقاً شخصیتهای لبنانی از جمله آقایان: طلال سلمان، منح الصلح، بشاره مرهج، اسعد المقدم، محمدقبانی و بلال الحسن نیز حضور داشتند، که برای شرکت در جشنهای انقلاب لیبی در اول ماه سپتامبر به آن کشور سفر کرده بودند.

قطع تماس‌های تلفنی
از زمان رسیدن امام و دو همراهش به لیبی تا ربوده‌شدن‌شان، بر خلاف عادت امام در سفرهای خود، ایشان هیچ تماس تلفنی با مجلس اعلای شیعیان یا خانواده و یا دوستان خود نگرفته است. وضعیت دو همراه ایشان نیز به همین صورت است. با اینکه آقای عباس بدرالدین برای پوشش خبری این سفر در خبرگزاری خود، با امام همراه شده بود.
همچنین روزنامه‌های لیبیایی و رسانه‌های آن کشور هم این سفر را نادیده گرفتند و هیچ اشاره‌ای حتی گذرا به آن نکردند، علی رغم آنکه سفر، رسمی بود. تا بدانجا که حتی کاردار سفارت لبنان در لیبی و شاهد پرونده، آقای نزار فرحات، تا سه روز پس از رسیدن امام و دو همراهش از حضور ایشان خبر نداشت. کاردار لبنان در تاریخ 1978،8،28 و پس از تماس آقای عباس بدرالدین با او و تمایل به حضور در سفارت و دیدار با وی از حضور آنها خبردار شد.
پس از این تماس استاد بدرالدین به همراه آقایان منح الصلح و بشاره مرهج به سفارت رفتند و با کاردار دیدار کردند. کاردار لبنان پس از این ملاقات دریافت که آنان پس از طرابلس به پاریس خواهند رفت. بنابراین متوجه شد که نیازمند اخذ روادید سفر برای ورود به فرانسه هستند. بدرالدین، منح الصلح و مرهج از کاردار خواستند، با ارسال نامه‌هایی برای آنان از سفارت فرانسه در طرابلس روادید اخذ کند. کاردار سفارت لبنان یکی از کارمندان محلی سفارت به نام عایشه رحمه را مأمور کرد که این مسئله را پیگیری و نامه‌های لازم را آماده کند. کارمند محلی سفارت از آنان می‌خواهد عکسهای خود را به او بدهند تا به درخواست الصاق کند. در این هنگام آقایان الصلح و مرهج برای آوردن عکس سفارت را ترک می‌کنند و آقای عباس بدرالدین می‌ماند. آقای فرحات از آقای بدرالدین می‌پرسد که چه تاریخی به طرابلس رسیده‌اند و پس از آن تلفنی با امام موسی صدر تماس می‌گیرد. عباس بدرالدین نیز گذرنامه و عکس‌های خود را به کارمند محلی سفارت می‌دهد تا برای او ویزای فرانسه بگیرد و بعد سفارت را ترک می‌کند.
حوالی ساعت هشت و نیم شب 1978،8،28 آقای فرحات، کاردار سفارت، به محل اقامت امام در هتل الشاطیء می‌رود و با ایشان دیدار می‌کند. در این دیدار امام به آقای فرحات تأکید می‌کند که ماندنش در لیبی منوط به مشخص شدن زمان دیدارها است؛ اگر زود انجام شود یا حتی اگر گفته شود ملاقاتی انجام نمی‌شود، لیبی را ترک می‌کند و به فرانسه خواهد رفت. در این دیدار کاردار سفارت لبنان تأکید کرد که روادید ورود امام و شیخ محمد یعقوب به فرانسه معتبر است.
غروب 1978،8،28جلسه‌ای درباره کتاب سبز برگزار شد که مدعی علیه، معمر القذافی و آقایان: منح الصلح، محمد قبانی، بلال الحسن، اسعد المقدم و بشاره مرهج در آن حضور داشتند که جلسه تا نیمه شب ادامه یافت.می‌دانیم که این هیئت پس از امام و دو همراهش یعنی در تاریخ 1978،8،26 به طرابلس رسیده بودند.
پس از پایان جلسه و بازگشت هیأت مذکور به هتل، به هنگام سحر آقای عباس بدرالدین را دیدند و از او شنیدند امام سحری را میل کرد‌ه‌اند. آنها نزد امام رفتند و از ایشان شنیدند که همان شب زمان دیدار با سرهنگ معمر القذافی بوده اما نیمه شب تماس گرفته‌اند که: قرار لغو شده و به وقت دیگری موکول شده است.
غروب 1978،8،30 کاردار لبنان، آقای نزار فرحات، ضیافت افطاری به مناسبت حضور امام برپا کرد که شیخ محمد یعقوب و آقای عباس بدرالدین، منح الصلح و هیئت لبنانی دعوت شده به جشنهای لیبی و آقای سفیر، ژوزف سلامه، در آن حضور داشتند. پس از افطار امام اجازه خواست تا ضیافت را ترک کند. امام به انتظار ماشین تشریفات نماند و با تاکسی به هتل بازگشت چرا که منتظر تلفن یا دعوت برای دیدارهای رسمی بود که گفته بودند ممکن است در هر لحظه‌ای انجام شود.

دیدار با القذافی
عادت سرهنگ القذافی بر این است که به هنگام دیدار با هر شخصیتی به مشاورین خود می‌گوید از آن شخصیت بخواهند در هتل یا مکانی که به راحتی بتوان با او تماس گرفت، منتظر بماند تا زمان ملاقات را که معمولاً بلافاصله پس از تماس است، به وی اعلام کنند. بنابراین امام ناراحت و معذب بود چرا که پنج روز از حضورش در هتل می‌گذشت اما هنوز با سرهنگ القذافی دیدار نکرده بود.
صبح روز 1978،8،31 امام صدر به شاهد پرونده، اسعد المقدم، خبرنگار گفت به لبنان بازخواهد گشت چرا که هنوز زمانی برای دیدار با القذافی مشخص نشده، ضمن آنکه آقای اسعد المقدم، امام صدر و دو همراهش را حوالی ساعت یک ظهر دیده که هتل را ترک می‌کنند. او از صحبت کوتاه با آقای عباس بدرالدین دریافت. که آنان برای دیدار با القذافی می‌روند. این آخرین باری بود که امام و دو همراهش مشاهده شده‌اند.
امام و دو همراهش بعدازظهر 1978،8،31، عملاً با سرهنگ القذافی دیدار کرده‌اند و ملاقات نیز نه تنها دوستانه نبوده، بلکه بسیار طوفانی بوده. علت آن هم اختلاف عقیده سیاسی و دینی با القذافی بوده است. امری که منجر شد القذافی به اطرافیانش بگوید: "اینها را بگیرید" و از آن لحظه تاکنون هیچ اثری از امام و دو همراهش نیست.
شاهد پرونده، آقای نزار فرحات، تاکید می‌کند که بعدازظهر 1978،8،31 به هتل الشاطیء رفته اما امام و دو همراهش را ندیده. وی گذرنامه‌های آقایان عباس بدرالدین و منح الصلح را به آقای بشاره مرهج می‌دهد. آقای نزار فرحات غروب همان روز به هتل باز می‌گردد و تلاش می‌کند با اتاق‌های امام صدر و دو همراهش تماس بگیرد، اما نتیجه‌ای نمی‌گیرد. سپس کارمندان هتل به او خبر دادند امام و همراهانش اکنون در هتل نیستند. صبح روز بعد دوباره تلاش کرد با امام یا یکی از همراهانش تماس بگیرد اما یکی از کارمندان هتل به او گفت امام و دو همراهش هتل را ترک کرده‌اند.
همانطور که گفته شد امام صدر عادت داشت هنگام سفر هر روز با مجلس اعلای شیعیان لبنان و خانواده‌اش تماس بگیرد، اما سپری شدن چند روز بدون تماس، همه را نگران، مضطرب و ترسان کرده بود. بنابراین از سوی مجلس اعلای شیعیان با رئیس جمهور وقت، مرحوم الیاس سرکیس، و جناب نخست وزیر، دکتر سلیم الحص تماس گرفتند که آنان را از مسأله باخبر سازند. جناب رئیس جمهور، سرکیس، چندین بار کوشید تا تلفنی با سرهنگ القذافی صحبت کند، اما نتوانست. بنابراین دستور داد دبیرکل هیأت دولت لبنان، دکتر عمر مسیکه، به همراه دو افسر از اداره دوم ارتش، سرگرد نبیه فرحات و سروان نصوح مرعب به لیبی بروند. کادار سفارت لیبی در لبنان، مدعی علیه، محمود بن کوره، در ابتدا در صدور ویزای لیبی کار شکنی می‌کرد و آن را کش می‌داد، بالاخره پس از تماسهایی تنها به دبیر کل کابینه، ویزا داد و برای دو افسر نامبرده ویزا صادر نکرد.
نخست وزیر لیبی، مدعی علیه، سرگرد عبدالسلام جلود نیز برای مشخص کردن زمان ملاقات بسیار معطل کرد اما در نتیجه تهدید دکتر عمر مسیکه بر ترک لیبی و انعکاس مسئله در لبنان و در موضع رسمی دولت، برای دیدار با سرگرد جلود وقت ملاقاتی مشخص شد. وی در ابتدای دیدار اقدام به ربودن امام صدر را عجیب می‌شمرد. وی وعده داد برای پایان دادن به این وضعیت از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد. سرگرد جلود به دکتر مسیکه اطلاع داد که امام صدر و همراهانش با هواپیمای شرکت آلیتالیا به شماره 881 به ایتالیا رفته‌اند. وی گفت این سفر ساعت هشت و نیم شب 1978،8،31 انجام شده و آنان ناگهانی و بدون اطلاع مراجع رسمی در لیبی سفر کرده‌اند. باید اشاره کرد که هیئت امنیتی متشکل از افسران، فرحات و مرعب، برای بررسی تحقیقات ایتالیا به رم رفتند و نتوانستند وارد خاک لیبی شوند.
ناپدید شدن امام موسی صدر تنها سبب نگرانی بسیار در مجلس اعلای شیعیان و خانواده و دوستان امام نبود، بلکه دستگاههای رسمی لبنان از طریق کانالهای دیپلماتیک از مقامات ایتالیایی خواستند در این باره تحقیق کنند. دادستانی کل ایتالیا در رم عملاً در دو مرحله اقدام به تحقیق کرد. مرحله اول در تاریخ 1978،9،24 و مرحله دوم در تاریخ 1981،9،23 بود. این دادستانی در تاریخ 1981،12،20 از قاضی تحقیق در رم درخواست کرد پرونده را بایگانی کند. چرا که برای دادستانی محرز شده بود امام موسی صدر و دو همراهش به رم نیامده‌اند؛ و افرادی که وارد خاک ایتالیا شده‌اند، خود را به جای آنان جا زده‌ و نام و هویت امام و دو همراهش را به دروغ بر خود گذاشته‌اند. بنابراین در نهایت در تاریخ 1982،1،28 قاضی تحقیق در شهر رم تصمیم گرفت به همین دلایل، پرونده را بایگانی کند.

تحقیقات ایتالیا
تحقیقی که دستگاه قضایی ایتالیا در تاریخ 1978،9،1 انجام داد مشخص کرد که دو نفر وارد هتل هالیدی‌این شده‌اند و خود را امام و شیخ محمد یعقوب معرفی کرده‌اند که یکی از آن دو لباس روحانیون بر تن داشته است. آنان دو اتاق درخواست کرده‌اند و اتاق‌های 701 و 702 به آنان داده شده. همچنین پس از آنکه یکی از کارمندان هتل به آنان مشکوک شده، آنها مبلغ یک هفته را پیش پرداخت کرده‌اند. آن دو نفر سپس به اتاق‌هایشان رفتند و پس از ده دقیقه رفتند و دیگر بازنگشتند. فردی هم که لباس روحانیون بر تن داشت هنگام خروج لباس شخصی بر تن کرده بود.
پلیس قضایی بلافاصله از کارمندان هتل هالیدی‌این بازجویی کرد و آنان در بازجوییها مشخصات افراد را با تصاویر امام موسی صدر و شیخ محمد یعقوب مقایسه کردند و هر گونه شباهت آنان را با عکسها انکار کردند گفتند دو نفری که به نام امام و شیخ یعقوب وارد هتل شده‌اند، جعلی و دروغین بوده‌اند.
شاهد پرونده آقای نیکولوزی لئوناردو، (Nicolosi Leonardo) هنگامی که عکس امام را به او نشان دادند تا یکی از دو فرد عربی را که اول سپتامبر دیده بود، شناسایی کند، نشناخت.
اما شاهد پرونده، آقای کولانجلو پیترو، (Colangelo Pietro) تصریح کرد که به هیچ وجه شخصی را که عکس او را نشانش داده‌اند، ندیده است.
شاهد پرونده، خانم زامبوکو مارگریتا، (Zambucco Margherita) قامت شخصی را که لباس روحانیون بر تن و عمامه بر سر داشته، حدوداً 175 سانتی متر و کسی را که لباس شخصی پوشیده بود، کوتاه قد توصیف می‌کند. وی هنگامی که عکس امام را می‌بیند، شباهت میان عکس و آن شخص را انکار می‌کند که وی همان شخص بوده است.
شاهد پرونده، آقای چدرونی آلبرتو، (cedroni alberto) شخصی را که لباس روحانی بر تن کرده بود، بدون ریش و سبیل و شخصی را که لباس شخصی بر تن داشته کوتاه قد توصیف می‌کند. وی گفت شخص اولی که دیده، کسی نیست که عکس او را ملاحظه کرده است.
اما شاهد پرونده، آقای دورانته جیوزپه، (Durante Giuseppe) باربر هتل، شخصی را که لباس روحانی بر تن داشته حدوداً 175 الی 180 سانتی متر و بدون ریش و سبیل و شخص دیگر را کوتاه قد و دارای سبیل توصیف می‌کند و می‌افزاید کسی که لباس شخصی بر تن داشت با فردی که لباس روحانیون بر تن کرده بود، با احترام بسیار زیاد رفتار می‌کرد؛ گویی که از او می‌ترسید. مثل رفتار سرباز در برابر مافوق خود. وی هنگامی که تصویر امام صدر را دید قاطعانه رد کرد که وی همان کسی باشد که در هتل دیده است.
همچنین مهماندار هواپیمای شرکت آلیتالیا به شماره 881 مورخ 1978،8،31 قاطعانه می‌گوید با توجه به ویژگیهای بارز امام موسی صدر کسی که با آن پرواز، سفر کرده امام صدر نبوده است.
شاهد پرونده، استالفی اورلاندو، (astolfi Orlando) عضو کادر پرواز اعلام کرد میان مسافران شخصی که ویژگیها و نشانهای امام را داشته باشد، ندیده است. هنگامی که عکس‌های امام و دو همراهش را به او نشان دادند، هیچ کدام را نشاخت و هیچ یک را در میان مسافران آن پرواز ندیده بود.
شاهدان دیگر پرونده، کوچیانی لیچیا (Cociani Licia) و کانتینو سر جیو (Contino seerjio) و باگنولو روبرت ریچارد (Bagnolo Robert Richard) گفته‌های شهود نامبرده بالا را تأکید کردند.شهود دیگر کاردونه آندریا، (Cardone andrea) و ساندرونه کارمینه (sandroni carmine) اعلام کردند که در ورودی فرودگاه فیومیچینو در رم مسئول بررسی گذرنامه‌ها در عصر روز 1978،8،31 بوده‌اند آنها قاطعانه اعلام کردند عکس‌های امام و دو همراهش با عکسهایی که روی گذرنامه‌هایی که در آن شب دیده‌اند، مطابقت ندارد.
شاهد دیگر پرونده، فیدله آلفردو (Fedele alffredo) کارمند اداره گمرک تأکید کرد که در بخش بازرسی گمرک از ساعت 6 عصر روز 1978،8،31 تا ساعت 8 صبح 1978،9،1 در محل کار خود بوده است. وی هنگامی که عکس‌های امام و شیخ یعقوب و عباس بدرالدین را دید، با قاطعیت و بدون تردید اعلام کرد این افراد را ندیده است. وی همچنین اعلام کرد چون مدت زمانی طولانی در قاهره بوده، زبان عربی را به خوبی می‌داند و عادت دارد با مسافران عرب زبان، صحبت کند.
اما شاهدان، والنته الساندرو (valente alessandro) و دو نسلمان جوزفین (dunselman Josephine) که هر دو مسافر همان پرواز بوده‌اند، اعلام کردند در آن پرواز کسی را با مشخصات امام یا شبیه او ندیده‌اند.
باید اشاره کرد که همه این گفته‌ها بلافاصله پس از واقعه و از تاریخ بیستم لغایت بیست و سوم سپتامبر 1978 انجام و ثبت و ضبط شده است.
زوتو دوناتو (Zotto donato) گروهبان و مأمور بخش امنیت و مسئول بررسی و تطبیق گذرنامه‌ها با چهره افراد، در فرودگاه فیومیچینو اعلام کرد شخصی را که در مقابل خود دیده، چهره‌اش با عکس روی گذرنامه مطابقت داشته. وی اعلام کرد چهره کسی را که به نام عباس بدرالدین تقاضای اقامت کرده به خاطر ندارد، و دقیقاً نمی‌داند عباس بدرالدین حقیقی بوده است که عکس او را به او نشان داده‌اند یا خیر.
تحقیقاتی که در هتل ساتلایت انجام شد، اثبات کرد شخصی به نام بدرالدین عباس یا عباس بدرالدین در شب 1978،8،31 یا پس از آن در هتل ساتلایت یا هر هتل دیگری در رم اقامت نداشته است.
تحقیقات از شرکت هوایی مالت و شرکت آلیتالیا مشخص کرد که هیچ شخصی به نام بدرالدین عباس یا عباس بدرالدین به مالت نرفته است؛ نه در اول سپتامبر و نه در سایر روزهای هفته. تحقیقات ایتالیا به این نتیجه رسید که شخصی که در برابر مسئول بررسی گذرنامه‌ها بوده و در ساعت 23 و 35 دقیقه شب 1978،8،31 حاضر شده و نام عباس بدرالدین بر خود گذاشته و گذرنامه او را به همراه داشته شخصی دیگر بوده و به دروغ خود را بدرالدین معرفی کرده است.

لیبی ترک نشده
تحقیقات ایتالیا روشن کرد که بدون هیچ شکی امام صدر و دو همراهش لیبی را ترک نکرده‌اند و در نتیجه وارد خاک ایتالیا نشده‌اند. همچنین ادله ثبوتی بالا این مسئله را اثبات می‌کنند. این ادله با ادعاهای برخی افراد نزد پلیس لیبی تناقض دارد.
منابع تحقیقاتی ایتالیا در تحقیقات منابع لیبیایی شک کردند و آن به سبب تأخیر در شروع به تحقیق در لیبی است که در تاریخ 1979،11،3 یعنی پس از گذشت بیش از یکسال از ربودن امام و دوهمراهش انجام شده و سخن کسانی که از آنها بازجویی شده، دچار تناقضات فراوان است.
کارگران هتل هالیدی‌این گذرنامه امام صدر و شیخ یعقوب را در یکی از اتاقهایی که به نام آنها رزرو شده بود، پیدا کردند. و مشخص شد که گذرنامه سیاسی امام دستکاری شده و عکس الصاق شده روی آن نه تنها کمی جدا شده بلکه مهر خشک شده و حک شده روی آن با نقش مهر موجود در صفحه 3 یکسان نیست و همچنین عکس از سند دیگری کنده شده چرا که آثار آن پشت عکس باقی مانده بود.
جستجوی چمدانها نشان داد که اسناد، لباسها و وسایل خاص امام به طور بی‌نظم درهم ریخته بود. در چمدانها لباس‌های امام به همراه لباس‌ها و وسایل و اسناد شیخ یعقوب و آقای بدرالدین مشاهده شد. همچنین لباسها و سایل افراد ناشناس دیگری پیدا شد.
چمدان کوچک امام محتوی وسایل خاص آقای بدرالدین و همچنین وسایل افراد ناشناس بود. همچنین وسایل آقای بدرالدین در کیف سامسونت خاکستری رنگ پیدا شد. این کیف سامسونت اصلاً نباید در هتل هالیدی این می‌بود چرا که شخصی که نام بدرالدین را بر خود گذاشته بوده به این هتل نیامده بلکه در فرودگاه رم تصریح کرده به که هتل ساتلایت خواهد رفت. همچنین در یکی از چمدانها ساعت مچی امام صدر مشاهد شد که شیشه اش شکسته و بندش پاره شده و از کار افتاده بود.
مسؤول پرواز 881 عالمی دینی را در پرواز ندیده است.
این اتفاقات با موارد زیر تأیید شد:
- شکایت شاکی
- گفته‌های شهود
- گزارش کمیته کارشناسان
- تحقیقات ایتالیا
- بنا بر قرینه عدم اجازه ورود به خاک لیبی به افسران لبنانی، عضو هیئت لبنانی از سوی حکومت لیبی
- عدم جدیت در تحقیقات لیبی
- اعتراف مدعی علیه، معمر القذافی، به ربودن امام و دو همراهش در لیبی (سخنرانی سال 2002 در شهر سبها)
- به قرینه عدم حضور مدعی علیهم
- کلیه تحقیقات

ثانیاً در قانون:
- از آنجا که در نتیجه تحقیقات انجام شده مشخص شد بدون هیچ شکی امام سید موسی صدر و دو همراهش جناب شیخ محمد یعقوب و خبرنگار، عباس بدرالدین، که بنابر دعوت رسمی از سوی لیبی و برای جلسه با سرهنگ معمر القذافی به آن کشور رفته بودند، لیبی را به سوی مکان دیگری پس از دیدارشان با القذافی و در تاریخ 1978،8،31 ترک نکرده‌اند و بر خلاف تمایل خود در لیبی باقی مانده‌اند؛
- و از آنجا که مدعی علیه، سرهنگ القذافی، به رغم اصرار حکومت لیبی از زمان ربودن امام در تاریخ 1978،8،31 مبنی بر اینکه ایشان خاک لیبی را به مقصد ایتالیا ترک کرده‌اند، در سخنرانی‌ای که در شهر سبها در تاریخ 1978،8،31 ایراد کرد، به ناپدید شدن امام و دو همراهش در لیبی اعتراف کرد؛
- و از آنجا که از تحقیقات صورت گرفته از سوی دادستانی کل ایتالیا که منجر به صدور دو قرار از سوی دادستان کل و قاضی تحقیق رم شد، مشخص شد که کسانی که وارد ایتالیا شده‌اند، امام صدر و دو همراهشان نبوده‌اند، بلکه افرادی دیگر بوده‌اند که به دروغ نام آنان را برای خود جعل کرده بودند؛
- و از آنجا که در نتیجه تحقیقات دستگاه قضایی ایتالیا نادرستی و عدم صحت تحقیقات لیبی از مدعی علیهم مشخص شد؛
- و از آنجا که از تحقیقات ایتالیا از مهماندار و مسافران هواپیمایی آلیتالیا به شماره 881 از طرابلس به مقصد رم به تاریخ 1978،8،31 مشخص شد که هیچ کس امام صدر را در آن پرواز مشاهده نکرده و مسئول پرواز نیز هیچ فرد روحانی‌ای را در آن پرواز ندیده است. حتی اگر فرض کنیم هیچ کس امام را در فرودگاه طرابلس در غروب روز 31/8/1978 ندیده، بر فرض صحت این واقعه به معنی سوار شدن به هواپیمای شرکت آلیتالیا نیست، بلکه جزئی از عملیات ربودن برای ظاهر سازی چهره امام برای کسانی است که ایشان را دیده‌اند؛
- و از آنجا که پرواز 881 از طرابلس به رم با یک ساعت تأخیر پرواز کرده و ساعت یازده و نیم شب به رم رسیده است و دو نفری که خود را امام صدر و شیخ یعقوب نامیده‌اند حدود ساعت ده صبح 1978،9،1 وارد هتل هالیدی این شده‌اند؛
- و از آنجا که اثبات شد امام سید موسی صدر و شیخ محمد یعقوب هیچ گاه لباس شخصی بر تن نمی‌کردند.
- و از آنجا که مشخص شد شخصی که خود را جای امام موسی صدر گذاشته بود و وارد هتل هالیدی این شده، لباس روحانیون بر تن داشته و پس از آنکه حدوداً ده دقیقه در اتاق مانده با لباس شخصی خارج شده و هتل را ترک کرده و دیگر بازنگشته؛
- و از آنجا که همه کارمندان و کارگران هتل هالیدی این پس از مشاهده عکس امام موسی صدر قاطعانه اعلام کردند فردی را که در هتل دیده‌اند، امام موسی صدر نیست؛
- و از آنجا که مشخص شد ویژگیهای امام و شیخ یعقوب با ویژگیهایی که شهود ایتالیایی اعلام کرده‌اند، از نظر قامت (بیش از 195 سانتی متر) یا ریش و سبیل یا لباس یا ویژگیهای آشکار ظاهری منطبق نیست؛
- و از آنجا که دو نفری که خود را امام صدر و شیخ یعقوب نامیده‌اند، ساعت یازده و نیم شب 1978،8،31 به فرودگاه رم رسیده‌اند در حالی که ورودشان به هتل هالیدی این در رم پس از ساعت ده صبح 1978،9،1 ثبت شده و در آنجا هم بیش از ده دقیقه نمانده‌اند؛
- و از آنجا که مشخص شد شخصی که خود را خبرنگار، عباس بدرالدین، نامید نام او در هتل ساتلایت دیده نشده و آنگونه که گمان می رفته به مالت هم نرفته است. و چمدانهایش با چندانهای امام در هتل هالیدی این پیدا شده و وسایل او با وسایل امام و شیخ یعقوب و وسایل افراد ناشناس دیگری در هم بوده است؛ (گفته‌های گروهبان زوتو و کارمندان هتل)
- و از آنجا که مشخص شد در زمان جلسه مدعی علیه، معمر القذافی، با امام موسی صدر و دو همراهش بحث سختی در گرفته و القذافی به عمال خود دستور داده که دستگیرشان کنند، در نتیجه عمال وی از آن روز تاکنون آنان را دستگیر کرده و آزادی ایشان را سلب کرده‌اند؛
- و از آنجا که مشخص شد گذرنامه بدرالدین، خبرنگار، همراه کاردار لبنان، آقای نزار فرحات، بوده و بعدازظهر 1978،8،31 آن را به هتل الشاطیء آورده و هنگامی که امام و همراهانش را در هتل پیدا نکرده، گذرنامه را به آقای بشاره مرهج می‌دهد. با توجه به اینکه پس از ساعت یک ظهر 1978،8،31 که امام و دو همراهش هتل را برای دیدار با القذافی ترک کردند، هیچ کس آنها را ندیده است؛
- و از آنجا که بر اساس گفته‌های شاهد پرونده، نزار فرحات، وی ساعت نه و نیم شب 1978،8،31 به هتل رفته تا امام و دو همراهش را ببیند اما کارمندان هتل به او گفته‌اند که امام و همراهانش نیستند و انتظار او در هتل و تماس با اتاقهای آنان نتیجه‌ای در برنداشته تا آنکه روز بعد کارمندان هتل به نزار فرحات گفته‌اند امام و همراهانش هتل را ترک کرده‌اند. این سخنان نشان می‌دهد که امام و همراهانش اتاق‌ها را به روش طبیعی، عادی و مرسوم تحویل نداده‌اند و نیز نشان می‌دهد که غیر ممکن است امام و همراهانش با هواپیمای شرکت آلیتالیا که نه شب با تأخیر توجیه ناپذیر بیش از یک ساعت پرواز کرده، سفر کرده باشند؛
- و از آنجا که مشخص شد گذرنامه سیاسی امام موسی صدر دستکاری شده که این مسأله را تحقیقات ایتالیا نیز مشخص کرده‌اند؛
- و از آنجا که گذرنامه خبرنگار، عباس بدرالدین، پیدا نشد و برخی وسایل شخصی وی در هتل هالیدی‌این و در میان وسایل امام و شیخ یعقوب و افراد ناشناس دیگر پیدا شد؛
- و از آنجا که کاردار لبنان در طرابلس، آقای سعید بیطار در نامه خود به وزارت امور خارجه لبنان در تاریخ 2007،1،19 اعلام کرده که اغلب مدعی علیهم لیبیایی یا مأموران امنیتی بوده‌اند یا از کمیته‌های روابط خلق (اطلاعات سفارت‌خانه‌ها) یا برای پوشش دادن به فعالیت اصلی خود، به تجارت می‌پردازند و بیشتر این افراد به سن بازنشستگی رسیده‌اند. مشهور و معروف است که رژیم لیبی هنگامی که اعضای اطلاعاتی آنها به سن بازنشستگی می‌رسند، زیادی وام و مزرعه‌ای در منطقه خودشان به آنها می‌دهد؛
- و از آنجا که مشخص شد گذرنامه امام صدر و شیخ محمد یعقوب ویزای مکرر ورود به خاک فرانسه داشته که تا تاریخ 1978،8،31 اعتبار داشته و مشخص نیست چگونه ملغی شده و ویزای ورود به فرانسه به تاریخ 1978،8،31 از جانب سفارت فرانسه در طرابلس به جای‌ آن‌ها ثبت شده است و کسی که ویزا صادر کرده متوجه نشده که اعتبار ویزای اول هنوز پایان نیافته است؛
- و از آنجا که مشخص شد روادید ورود به ایتالیا در بعدازظهر 1978،8،31 توسط کارمند رسمی لیبی فقط برای امام و شیخ یعقوب اخذ شده است و برای آقای عباس بدرالدین اخذ نشده. همچنین کسی که در همان تاریخ روادید ورود به فرانسه برای امام و شیخ یعقوب گرفته، همین کارمند رسمی لیبی بوده است؛
- و از آنجا که شیوه و زمان دریافت روادید فرانسه در ایتالیا بدون اطلاع و مساعدت از سفارت لبنان انجام شده بر دخالت رسمی لیبی در طراحی عملیات ربودن تأکید دارد؛
- و از آنجا که مشهور است لیبی تابع رژیم بسته مرکزی و تابع کنگره‌ای از سوی رهبر منحصر به فرد، مدعی علیه، معمر القذافی است، که نمی‌توان در آن رژیم از هیچ قرار یا تصرفی سخن گفت مگر آنکه رهبر آمر و ناهی، مدعی علیه، سرهنگ القذافی دستور داده باشد؛


لیست کل یادداشت های این وبلاگ